نمد مالی
گردن فراز و کلاهی دو پر بر سر
در کارگاه کوچک خود
من کُرک میبُرم
من پشم میزنم
وقتی که مینوازد چوپان
کپنک بر دوش و کلاه نمد بر سر
در کارگاه کوچک خود
در کار نقش شیر و شکارم من
همان نوای نیام در گوش
وقتی لمیدهای آرام
بر زیرانداز گرمی از نمدی رنگین
در کارگاه کوچک خود
من ورز میدهم
میکوبم، ضربه میزنم
نفسبُر و طاقت سوز
بنشین بر اسب
بنواز نی
خوشا دمی که میآسایی...